بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما احاط به علمه
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
چند جلسهای، درباره آقا امام زمان صحبت میکنیم. امشب هم مسألهی امام زمان، مسألهی امید بشریت است. اگر دقت داشته باشید، بارها مقام معظم رهبری فرمود: برنامه دشمن این است که القاء کند و به ذهنها بیاورد که نشد، نمیشود، نمیتوانیم. دائم یأس، یأس… و برنامه امام هم این بود که میشود میتوانیم. امام زمان امید بشریت است، میشود زمین از فساد و کفر پاک شود. میشود قوانین فاسد محو شود. میشود! میشود رهبران همه آدمهای صالح باشند. میشود!
امید به آینده، در دعای ندبه
به ما گفتند: در دعای ندبه هی این امید را به خودتان تزریق کنید. «أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ» (إقبالالأعمال/ص ۲۹۷) چه میشد حکومت دست علی بن ابی طالب میافتاد؟ دست امام حسن و امام حسین میافتاد؟ «أَیْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَیْنِ» اگر حکومت دست امام صادق میافتاد، دست امام رضا میافتاد چه میشد؟ «صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ» همه یکی از یکی دیگر، همه صالح و همه صادق! «أَیْنَ السَّبِیلُ بَعْدَ السَّبِیلِ» راه حق کجاست؟ «أَیْنَ الْخِیَرَهُ بَعْدَ الْخِیَرَهِ» ما جمع میشویم یک نفر را انتخاب میکنیم، چه میشد که رهبر، منتخب خدا بود. «أَیْنَ الْخِیَرَهُ بَعْدَ الْخِیَرَهِ» خدا انتخاب میکرد، میگفت: دنبال این بروید. «أَیْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِیرَه» ماههای نورانی کجا هستند؟ «أین أنجُمُ الظاهره» ستارههای درخشان کجا هستند که آنها رهبر شوند؟ «أین اعلام الدین و قواعد العلم» نشانههای دین کجا هستند، قواعد علم کجا هست؟ چه کسی گفته، طبق چه عقلی باید یک گوشه زمین پهلوی حکومت کند. پهلوی چه داشت؟ سواد داشت؟ کمال داشت؟ سابقه داشت؟ هیچ کمالی در وجودش جز قلدری نبود. صدام چه کمالی داشت که باید حکومت کند؟ هیچ کمالی جز قلدری در او نبود.
آل سعود چه امتیازی بر باقی مردم دارند که باید دهها سال حکومت کنند و مردم عربستان یک کلمه هم نگویند ما این را میخواهیم یا این را نمیخواهیم. چه میشد؟ «و قواعد العلم» پایههای علم کجاست؟ اینها یک مشت بی سواد هستند. «أین بقیه الله» حضرت مهدی کجاست؟«أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَه» (بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۰۶) کجاست کسی که بیاید ریشه ظلم را بکند؟ «أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَهِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَج» (بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۰۶) کجاست کسی که بیاید همه کجىها را صاف کند. «أَیْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَهِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَان» کجاست کسی که بیاید، جور و عدوان یعنی ظلم را از بُن ریشه کن کند؟ هی میگوید: «أین» ۳۸ تا «أینَ» در دعای ندبه هست. کجاست، کجاست، کجاست! این دعای ندبه را که میگوید: بخوانید، هی بگو: مهدی جان کجایی؟ «أَ بِرَضْوَی» در زمین رضوی هستی، «أَوْ غَیْرِهَا أَمْ ذِی طُوًی» (مفاتیحالجنان، ص۵۳۶)
«عَزِیزٌ عَلَیَ أَنْ أَرَی الْخَلْقَ وَ لا تُرَی» مهدی جان چرا من باید همه را ببینم و تو را نبینم؟ «أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ» مهدی جان، رابط بین زمین و آسمان تو هستی. این مسأله امید مسأله مهمی است. اگر امید از بشر قطع شود، بشر خیلی چیزها را از دست میدهد. تازه ما که امید داریم، میگوییم: کی میشود بچه ما تحصیل کرده بشود؟ ازدواج کند، خانه داشته باشد از خودش، ماشین داشته باشد از خودش، کی شود کی شود… تمام آرزوهایی که ما داریم در دعاها و توسلها و حاجتها مسأله شخصی است. دعا به امام زمان یعنی دعای بین المللی، یاد امام زمان انسان را بین المللی میکند. چون امام زمان، امام ایران و عراق و اینها نیست.
«نرید أن نمن» قاری: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» (قصص/۵) «نرید» اراده داریم. که چی؟ «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا» در جلسه قبل گفتم. پیغمبر را میگوید: «مَنَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ» (آلعمران/۱۶۴) ولی در مورد امام زمان نمیگوید: خدا بر اهل ایمان منت میگذارد. منت میگذارد بر همه مستضعفین، همه مستضعفین باید نجات پیدا کنند. فکر عدالت آینده، این امید مسأله مهمی است. کما اینکه در مقابل امید یأس است، دیگر نمیشود، ول کن بابا، این یأس خیلی بد است.
خطر یأس از رحمت خدا
یک کسی پرده کعبه را گرفته بود، میگفت: خدایا مرا ببخش! بعد میگفت: میدانم نمیبخشی. به او گفتند: این چه دعایی است؟ گفت: تو نمیدانی من چه کردم! یک گناهی کردم میدانم نمیبخشد. گفت: چه گناهی کردی؟ گفت: جزء آنهایی بودم که کربلا رفتم امام حسین را بکشم. حضرت طبق آن نقل فرمود: اینکه میگویی: خدایا مرا نمیبخشی، یأس تو که نا امید و مأیوس شدی، گناه یأس تو از گناه کربلا رفتن تو بیشتر است. رفتی کربلا امام حسین را بکشی، غلط کردی گناه کردی. اما گناه یأس تو بیشتر است. در قرآن گناهها را دو دسته کرده است. گناهان کبیره، گناهان صغیره، «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیماً» (نساء/۳۱)
قرآن میگوید: اگر گناهان کبیره را ترک کنی، «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ» اگر گناه کبیره را کم کنی، گناه کوچکها را میبخشم. مثل اینکه کسی یک معامله کرده، مثلاً دو میلیون و هفتصد و سی و دو هزار تومان! میگوید: درشتش را بده حالا ۳۲ هزار تومانش را میبخشیم. گناه بزرگها رفت. «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ» اگر گناهان کبیره را دوری کنید، « نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» گناهان صغیره را میبخشم. در اینکه گناه کبیره چیست، گناه صغیره چیست. تمام کسانی که گناه کبیره را شمردند، اولین گناه کبیره را گفتند یأس از رحمت خدا، بگوید: من دیگر نمیتوانم. دیگر نمیشود! امام زمان یعنی امید بشریت! امید عدالت، عشق به امام زمان یعنی عشق به تمام کمالات، چون امام یک کمال و دو کمال که ندارد. ای کاش عزیزان امت ما این زیارت جامعه را میدانستند چه میگوید. امام چیست؟ معرفی امام…
وعده خداوند به حکومت صالحان
این امامان ما در زیارت و دعاها حرف میزدند. منتهی حرفهایشان را در قالب دعا میگفتند. مسأله امید… این یک مورد. امید به آینده، نمونههایش را هم نشان داده است. قرآن میگوید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا» قاری: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» (نور/۵۵) این «کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» یعنی وحشت نکنید امام زمان میشود بیاید در طول تاریخ بارها شده که ما افراد حزب الله را حاکم کردیم. نمونه شده است. «کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» یعنی نمونهاش هست. نمونه دارد. قرآن بارها گفته: «وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ» (اعراف/۱۲۸) گاهی میگوید: «وَ الْعاقِبَهُ لِلتَّقْوى» (طه/۱۳۲) امید به آینده، امام زمان میآید، میتواند، میشود. میشود شما قبول کنی که خداوند در جمادات انرژی هستهای گذاشته است. در بشریت انرژی هستهای نگذاشته است؟ الآن این عاشورا انرژی هستهای است. ما تمام سران کشورهای دنیا را دعوت کنیم در یک کنگره و سمیناری، بگوییم: ما یک کد داریم میگوییم: یا حسین، هفتاد میلیون سیاه پوش روز عاشورا در خیابان میریزند. با یک یا حسین، حالا شما رئیس جمهورها اگر توانستید یک راهپیمایی پنج میلیونی راه بیاندازید. امام حسین ما بعد از هزار و چهارصد سال، ظهر عاشورا با یک شعار یا حسین، هفتاد میلیون سیاه پوش در خیابان میریزند. در یک کشور ایران! یعنی خدا از این کارها کرده است.
آقا، از قدرت خدا هیچ تعجب نکنید. زغال را به دیوار بکشی سیاه میشود. گچ را بکشی سفید میشود. ولی خدا میگوید: نه، دست خودم است من همه کاری میتوانم بکنم. در قرآن حضرت موسی یک عصا دارد، میگوید: این عصا را به سنگ بزن، آب درمیآید. به آب بزن سنگ میشود. اِ… دو تا هم آیه دارد. «اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْرَ» (شعراء/۶۳) یعنی عصایت را به دریا بزن. دریا خشک میشود. آیه دیگر داریم «اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ» (بقره/۶۰) حال اینکه در مدرسه به ما میگویند: یک علت، یک معلول دارد. یعنی اگر گچ سفید میکند، دیگر سیاه نمیتواند بکند. اگر زغال سیاه میکند دیگر سفید نمیتواند بکند. خدا میگوید: نه من خواسته باشم از همین زغال هم سفید میکنم هم سیاه. از یک عصا و یک دست و یک موسی به سنگ میزنم آب میشود، به آب میزنم سنگ میشود. تعجب نکنید. بودن آدمهایی که هرچه میخوردند، سیر نمیشدند. با اینکه به طور طبیعی غذا… خدا هم سبب ساز است، هم سبب سوز است. اما سبب سوزی، آتش باید بسوزاند، ولی قرآن میگوید: من این سببیت را از آتش میگیرم. ابراهیم در آتش میافتد و نمیسوزد. یعنی سببیت را میسوزانم، نمیگذارم این قدرتی که آتش دارد بسوزاند، این سوز آتش را میگیرم. «قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ» (انبیاء/۶۹) یک لحظه گفت: «سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ» آتش خاموش شد، آنوقت شما شب قدر میگویی: یک لحظه نیست. شب قدر میگویی: از سر شب تا صبح، «سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» (قدر/۵) از سر شب سلام است تا صبح، یک سلام آتش را خاموش میکند. آنوقت یک سلام از سر شب تا صبح چه میکند.
این دلیل هم نمیخواهد. گاهی افراد همه درسها را میخوانند، شب کنکور، فردا در امتحان از ذهنشان میپرد، یادشان میرود. در همین مشهد عالم بزرگواری بود، اسمش را نبرم. از علمای درجه یک بود. روی منبر رفت نشست درس بدهد. هی به طلبهها نگاه کرد هیچی نگفت، آخرش آمد پایین و گفت: تمام محفوظاتم پرید. از منبر پایین آمد و خانه رفت.
سالگرد امام این را بگویم. امام به یکی از علما گفت، من از آن عالم شنیدم. یکی از مجتهدین درجه یک، از ایشان شنیدم، میگفت: امام به من گفت، خدا یکبار حافظه را از من گرفت، تمام چیزهایی که بلد بودم یادم رفت، حتی یادم رفت اسم من روح الله است. پیغمبر ما یک دختر داشت، ولی یک دختر «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» (کوثر/۱) اما رقیب پیغمبر ما ده تا پسر داشت. قرآن میگوید: با ده تا پسر، محوش کردیم. «وَ بَنِینَ شُهُودا» (مدثر/۱۳) یعنی خدا میگوید: ببین، من ده تا پسر دارم محوش میکنم، یک دختر دارد زندهاش میکنم.
بعضی زنها و بعضی مردها متأسفانه، یک مردی به من رسید. گفت: بچههایت همه دختر هستند؟ گفتم: الحمدلله! در سینهاش زد و گفت: خدا انشاءالله یک پسرت بده! من هم به سینهام زدم و گفتم: خدا انشاءالله یک جو عقلت بدهد. خدا خواسته باشد گرسنگی بدهد، سی تا پسر هم داشته باشی، گرسنگی میدهد. صلواتی بفرستید(صلوات حضار)
یک تاجری بود با کشورهای مختلف قرارداد تجارتی داشت، منشیهای متعدد داشت. دنبال فرصتی میگشت که ببیند سرمایهاش چطور است. خودش یک بررسی از سرمایهاش بکند. در آن کشوری که بود تعطیلات پی در پی به هم چفت شده بود. در ایران هم گاهی چند تعطیلی به هم چفت میشود. گفت: فرصت خوبی است خودم مغازه بروم، بدون منشی یک نگاهی به وضع اققصادی و مالیام بکنم. به هیچکس نگفت، صبح در مغازه رفت و در را که به هم زد یادش رفت کلید را بردارد. در قفل شد. نشست حساب کرد چند ساعتی خسته شد. مشت زد، داد زد، ظهر شد و گرسنه شد. خانواده دید ایشان نیامده است، زنگ زدند. هیچکس هم نمیگوید: ایشان صبح زود رفته در اتاق خصوصیاش، پلیس را خبر کردند، ضعف او را گرفت، گرسنه شد و هیچی نبود بخورد. یک خرده زبانش را به ته کفشش مالید. یک خرده کاغذ خواست بخورد دید نمیتواند بخورد. بالاخره برداشت نوشت: در اتاق پول از گرسنگی مردم! ما در مورد پیغمبرها میبینیم، خدا یک پیغمبر را روی آب حفظ میکند. «حَمَلْنا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُون» (یس/۴۱) یک پیغمبر را روی آب حفظ میکند. مثل حضرت نوح، یک پیغمبر را زیر آب حفظ میکند. مثل حضرت یونس، «فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِیمٌ» (صافات/۱۴۲) یک پیغمبر را نه روی آب حفظ میکند و نه زیر آب، کنار آب حفظش میکند مثل حضرت یوسف کنار چاه آب، یعنی همه رقمش را دارد.
به پیرمرد بچه میدهد. «هُنالِکَ دَعا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّهً طَیِّبَهً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاء» (آلعمران/۳۸) حضرت زکریای پیغمبر پیر بود. در پیری خدا گفت: به تو بچه میدهم. گفت: من! اصلاً زن من جوان بود، عقیم بود. زنم نازا است. خودم پیر هستم. فرمود: «کذلک» خواسته باشیم به پیر هم بچه میدهیم. خدا خواسته باشد عزت بدهد به آدمهای بی پول عزت میدهد و خدا خواسته باشد ذلیل کند، آدمهای پولدار را هم ذلیل میکند. علامت ایمان کامل آن است که به آنچه در دست خودت هست تکیه کردی یا آنچه در دست خداست. اگر ایمانت به داشتههای خودت بود، ایمانت ناقص است. اگر ایمانت به قدرت خدا بود، ایمانت کامل است.
نمونههایی از قدرت خداوند در زمین
حکومت امام زمان هیچ بعید نیست. نمونهها دارد، قدرت خدا نمونهها دارد. شن طبس را جلوی چشم خودتان، شن طبس را به جنگ حمله هوایی آمریکا انداخت. در قرآن به تار عنکبوت میگوید: «أوهن البیوت». قاری: «أَوْهَنَ الْبُیُوت» (عنکبوت/۴۱) تار عنکبوت است. اشرف المخلوق پیغمبر است. اگر خدا بخواهد اشرف المخلوق یعنی پیغمبر که بهترین خلق خداست، در غار میرود و دم غار تار عنکبوت او را حفظ میکند. اشرف المخلوق را با «اوهن البیوت» حفظ میکند. نگاه میکند نمیبیند. میخورد، سیر نمیشود. پول خرج میکند، دوستش ندارد. آبرو جمع میکند، هرکاری میکند که آبرویش بدتر میشود و میریزد. چیزی حفظ میکند از ذهنش میپرد. از خدا غافل نشویم. با خدا رفیقتر شویم. چند دقیقه با خدا حرف بزنیم. حیف نیست با هرکس و ناکسی حرف بزنیم و با خدا حرف نزنیم. حیف نیست با هرکسی با نشاط حرف بزنیم، با خدا که حرف میزنیم با کسالت حرف میزنیم.
سبک زندگی بر اساس قرآن کریم
ما باید سبک زندگیمان، سبک فرهنگ و اخلاقمان را از قرآن بگیریم. خدا رحمت کند نواب صفوی را، شهید نواب صفوی یک مثالی دارد، مثال خوبی است. میگوید: شما، هر کالایی را بخری، دستورش را باید مهندس آن بدهد. مثلاً کامپیوتر میخری دفترچهاش را باید کسی بنویسد که سازنده کامپیوتر است. رادیو، تلویزیون، پلوپز، زودپز، چرخ خیاطی، هر جنسی، هر کالایی را از هر کارخانهای بخری یک دفترچه دارد، این دفترچه را مهندس آن مینویسد. شربت و دارو هم همینطور است. شربت و دارو که میخری میبینی یک کاغذ بغل شربت است، میآورند، میبینی نوشته این شربت ترکیباتش از چه چیزی است، مقدار مصرف کودکان، جوانان، سالمندان، یعنی هرکسی نمیتواند این را بنویسد، فقط دکتری میتواند این را بنویسد که داروساز باشد. دارو را باید سازنده دارو، کامپیوتر را سازنده کامپیوتر، چرخ خیاطی را سازنده چرخ خیاطی، این اصل است. دستورالعمل هرکسی را باید سازندهاش بدهد. خدا ما را ساخته است. این سند ۲۰۳۰ که الآن حرفش هست و دارند روی آن صحبت میکنند، آمریکا به ما گفته: اینطور زندگی کن. میگوییم: باسمه تعالی، فضولی موقوف، تو خودت چه کردی؟ چقدر انسان تربیت کردی. بهداشت ما را خدا به ما گفته است. غربیها بهداشت دارند…
فرانسه بودم در فرودگاه یک کسی گفت: آقای قرائتی! دیدی چقدر شهر پاریس شیک است؟ گفتم: خیلی کثیف است. گفت: اِ… حاج آقا! خیلی شیک بود. گفتم: فرانسه پنجاه میلیون جمعیت دارد و ۴۵ میلیون سگ دارد. سگهایشان هم جای خاصی نیستند. در همان آسانسور و آشپزخانه هستند. شما ادرار سگ را آزمایشگاه بدهید، زبالههای ایران را هم آزمایشگاه بدهید ببینید میکروب کدامیک بیشتر است؟ حالا چهار تا آدم بی هویت خودش را باخته، ما که نباید…
ساختمان شما باید اینطور باشد. شما چه کاره هستی که به ما میگویی: ساختمان شما چطور باشد. شما در این آپارتمانها بروید که نقشه غربی در خانههای قدیمی خودمان هم بروید. در خانه خودمان بنشینیم واقعاً آدم آرامش پیدا میکند. در آپارتمانها همه همدیگر را میبینند. حالا یک چیز ماتی اخیراً بعضی شهرها و بعضی مهندسها میگذارند، ولی اسلام به ما گفته: لباس سفید بپوش. برای چه؟ تا چرک شد بفهمیم و برویم بشوییم. ما لباس سرمهای و قهوهای می پوشیم میگوییم: این خوب است. هرچه هم چرک شد پیدا نیست. اسلام گفت: یک لباسی بپوش بفهمی چرک است ولی بشویی. ما میگوییم: یک لباسی بپوش که نفهمی چرک است. نخواهی بشویی!
اسلام میگوید: برو پشت بام اذان بگو که همسایهها بفهمند. ما منار میسازیم هشتاد متر نه کسی بالا میرود و نه کسی داد میزند پایینیها میفهمند. همه چیزی چپ شده است. اسلام چشم ما را اینجا قرار داده است. ما آیه قرآن هم که میخواهیم با کاشی کاری بنویسیم، دم پشت بام میزنیم. بابا چشم من اینجاست. تو آیه قرآن را دم پشت بام گذاشتی؟ من میخواهم بخوانم باید دستم را به عمامهام بگیرم چنین کنم. بعد میبینیم خط کوفی نوشته، خط سیخی و میخی نوشته است. هیچ جنی نمیتواند یک مترش را بخواند. میگوییم: چیه؟ میگویند: نقشه معماری است. اگر یک نفر توانستید این کاشیها را بخوانید. حدیثهای امام رضا باید روان نوشته شود جلوی چشم مسافر، همینطور که آدم راه میرود حدیث را ببیند و ترجمهاش را هم ببیند، انگلیسیاش هم باشد برای زوارهای غیر ایرانی، خط کوفی دم پشت بام یعنی چه؟ نمیگذارند ما خودمان فکر کنیم. هی میگویند: مد است. امروزیها میگویند: مد است، قدیمیها میگویند: میراث فرهنگی است. هردو هم بت است، هم مد بت است و هم میراث فرهنگی بت است. حالا اگر نیاکان ما یک غلطی کردند، ما هم باید بکنیم؟
امام به خانه کسی مهمانی آمد، فرمود: خانهات تنگ است. فرمود: خانه پدر در پدر در پدر است. گفت: اگر پدرت احمق بود، تو هم باید احمق شوی؟ امام گفت، حدیث است. خودباختگی، شیرینی دانمارکی! ما رفتیم دانمارک، شیرینیهایش را هم دیدیم. والله به حضرت عباس شیرینی یزد خیلی بهتر از دانمارک است. خودباختگی است. گاهی جوان شلوار میپوشد، رانش تنگ افتاده است، آنوقت ساق پا پاچه گشاد است. میگوییم: جوان ران کلفت است یا باریک؟ میگوید: کلفت است. میگوییم: ساق پا؟ میگوید: باریک. میگوییم: شلواری که پا کردی برای آنجا که کلفت است تنگ دوختی، برای آنجا که باریک است گشاد دوختی. اصلاً نمیگذارند بفهمیم چه تنبانی پا کنیم. این را بی هویتی میگویند. حالا آقا از آن طرف دنیا برای ما تصمیم میگیرد که آموزش و پرورش ما باید اینطور بچه را تربیت کند. شما خودتان چطور تربیت کردید. پنجاه سال پدر و مادر شما برای شما زحمت کشید. وقتی مادرت مرد میگویی: به احترام مادر یک دقیقه سکوت کردم. این تربیت است؟ پنجاه سال خدمات پدر و مادر خدماتش که به آقازاده میرسد، میگوید: به احترام خدمات پدر و مادرم یک دقیقه سکوت کردم. آنوقت این بیاید برای ما نسخه بنویسد که شما بچههایتان را این رقمی تربیت کنید.
مسائل جنسی، اسلام اتوماتیک دستور داده یاد میگیرند. حدیث داریم در خانهتان حیوان نگه دارید، نر و ماده اینها وقتی کنار هم جفت میشوند بچهها هم نگاه میکنند هرچه باید یاد بگیرند، میگیرند. دیگرلازم نیست روانشناس غربی برای ما نسخه بدهد. الاغهای خودمان نسخه میدهند. (خنده حضار) کبوترهای خودمان، کبوترها، گربهها، کلاغها، حدیث داریم در خانهتان حیوان نگه دارید، اینها آمیزش جنسی میکنند بچهها نگاه میکنند یاد میگیرند. روانشناس نمیخواهد. قرارداد نمیخواهد. یک خودباختگی در عام و خاص ما بعضیها هست. روی خودمان نیستیم.
رمز موفقیت امام خمینی در انقلاب اسلامی
رمز موفقیت امام این بود که خودش، خودش را کشف کرده بود. و این انقلاب وقتی ادامه پیدا میکند که پنج کار بشود. این ماشینی که شما سوار میشوی پنج کار شده است. همین پنج کاری که روی ماشین شد، ماشین شده روی خودمان کنیم، خودمان هم خودمان شویم. ماشین چطور ماشین شد؟ ۱- معدن آهن کشف شد. ۲- معدن استخراج شد. اول کشف معدن، استخراج، ۳- ذوب، معدن ذوب شد. ۴- قطعه سازی، ۵- قطعات را به هم متصل کردیم. مونتاژ کردیم و ماشین شد. یکبار دیگر…
یکی من میگویم و یکی شما بگویید. ۱- کشف. شما بگویید. بعدش… استخراج، ذوب، قطعه سازی، مونتاژ، خودمان را کشف کنیم. ما خیلی استعداد داریم. ما میتوانیم و میشود. الآن که زانو و کمر من درد میکند با عصا میروم، بارها گفتم، اگر یک گرگ دنبال من کند، سی کیلومتر میدوم. (خنده حضار) منتهی این گرگ باید حمله کند تا استعدادهای من کشف شود. کشف کنیم، آیا میشود حکومت حق روی کره زمین باشد؟ خدا وعده داده «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ»، «والعاقبه للمتقین»، «و العاقبه لاهل التقوی»، «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا»، «أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّه وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُون» (توبه/۳۳) اینها همه آیات وحی است. بله میشود، میشود. مأیوس نشوید.
از یک دختر میشود این همه سید پیدا شود؟ بله. الآن یک دختر پیغمبر داشت، تمام اینهایی که مادرشان سید است، سید هستند ولو خمس نمیشود به آنها داد. ولی سیدی، سید است. نمیشود خمس به آنها داد. آنهایی که پدرشان سید است، سید هستند. آنهایی که مادرش سید است، آنهایی هم که پدر و مادرش سید هستند، دیگر چه بهتر. ده تا پسر داشت محو شد، «و العاقبه لاهل التقوی» شما بروید شام، البته قبر معاویه پیدا نیست. من سوریه رفتم با چند واسطه پیدا کردم. قبرش در یک خانهای در یک اتاقی است. شما قبر معاویه را ببینید، قبر امیرالمؤمنین را هم ببینید. ببینید «والعاقبه لاهل التقوی» شد یا نشد؟ شاه گفت: عکس خمینی نباید یکی هم باشد. هیچ مرجعی، هیچ آیت الله العظمایی در طول تاریخ به اندازه امام عکسش چاپ نشد. زلیخا درها را بست هیچکس نفهمد، همه فهمیدند. با خدا درگیر نشوید. خدا اراده کرده، حکومت حق با حضرت مهدی باشد.
خدایا هرچه به عمر ما اضافه میکنی به ایمان و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت کار ما بیفزا. خدایا بالاترین درجه معرفت و مودت و اطاعت را به همه ما و نسل ما اطاعت بفرما. همه دعاهایی که شده است و میشود و خواهد شد مستجاب بفرما. نسل ما را تا آخر تاریخ بهترین مؤمنین و مؤمنات قرار بده.
«والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته»